دائم دارم به رفتار اطرافیانم تو این چند روزه فکر میکنم. درصد زیادی از دوستانم با نبود دسترسی به واتساپ و اینستاگرام، منو فراموش کردن. با اینکه تنها توی شیرازی که مرکز اعتراضات بود زندگی میکنم، پدر و مادرم کمتر از همه نگرانم بودن. اونایی که ادعا میکردن دوستم دارن حتی یه تماس ساده ی سی ثانیه ای هم نگرفتن. حتی برادرم که تا الان چندین بار بهم گفته که من دلیل زنده بودنشم یه اسمس ساده به من نزده!
من سه روز تمام بیقرار بودم، دیوانه وار به دنبال یه روزنه ی ارتباطی
پایان این همه بی قراری اونی نبود که انتظارشو داشتم
اما من این تکه های نازیبای واقعیت رو می پذیرم. من تنهایی بشر رو می پذیرم.
درباره این سایت